سمینار تخصصی «گذشته و آینده پول با نگاهی به چشمانداز رمزارزها» روز دوشنبه ۲۶ آبانماه با همکاری صرافی آبانتتر و آکادمی سامان برگزار شد و میزبان ارائه تحلیلهای عمیق از سوی اقتصاددانان و فعالان حوزه مالی در مورد ریشههای تورم و نقش بانک مرکزی بود.
مروری بر تاریخچه پول
در ابتدای نشست، علی میرزاخانی، مدیر واحد مطالعات آکادمی سامان طی ارائهای به این پرسش پاسخ داد که پول چیست و در طول تاریخ دچار چه تحولاتی شده است؟ او اشاره کرد که در ابتدا معامله پایاپای بود و بعد پول کالایی ظهور کرد و نهایتا در قرن هفتم در چین، طلا بهعنوان پول رایج مورد استفاده قار گرفت و در نهایت به پول کاغذی رسیدیم و امروز نیز با پدیده رمزارزها مواجهیم. میرزاخانی در این ارائه اشاره کرد که «پول کارآمدترین و جهانشمولترین اعتمادی است که بشر خلق کرده است.» او در این ارائه اشاره کرد که از سال ۱۹۳۰ تا کنون، نظام پولی جهان نظام بانکها بوده اما از حوالی سال ۲۰۰۰ با انفجار اینترنت و تکنولوژی و برآمدن پولهای الکترونیک، این نظام دچار چالش شده است. میرزاخانی در ادامه گفت: «هماکنون ۸۰۰ میلیون نفر از مردم دنیا از کریپتو استفاده میکنند و این در حالی است که نظام مالی کنونی در مقابل این پدیده مقاومت می کند و آن را به رسمیت نمیشناسد. سوال این است که این شکاف را چطور می توان ترمیم کرد و راهحلهای سیاسی برای پر کردن این شکاف چیست؟»

قدرت سیاسی در برابر پول خصوصی
در سمینار گذشته و آینده پول با نگاهی به چشمانداز رمزارزها، دکتر موسی غنینژاد با اشاره به تورم به عنوان معضل اصلی اقتصاد ایران و جهان، راه حل نهایی این مشکل را در شکستن انحصار دولتی پول و شکلگیری یک «جنبش پول آزاد» مشابه جنبش تجارت آزاد قرن نوزدهم دانست و تأکید کرد: فناوریهای نوین مانند رمزارزها، پشتوانه تکنولوژیک این جنبش هستند و قدرت سیاسی در نهایت مجبور به عقبنشینی در برابر افکار عمومی خواهد شد.
موسی غنینژاد، اقتصاددان، به تبیین ریشههای تورم و ارائه راهحلی بنیادین برای مهار آن پرداخت. وی در ابتدای سخنان خود، تورم را نه یک پدیده طبیعی، بلکه نتیجه مستقیم «سوء استفاده دولت از قدرت انحصاری انتشار پول» عنوان کرد.
به گفته این اقتصاددان، تورم تنها به کاهش قدرت خرید مردم محدود نمیشود، بلکه با «به هم ریختن قیمتهای نسبی»، سیستم اطلاعاتی اقتصاد را مختل میکند. وی با ذکر مثال ثابت ماندن قیمت بنزین در بلندمدت، توضیح داد که چگونه این امر باعث میشود قیمت واقعی این کالا نسبت به سایر کالاها کاهش یابد و در نتیجه، هم تولیدکننده و هم مصرفکننده تصمیمهای اقتصادی غلطی بگیرند. به بیان وی، تورم در نهایت نوعی «مالیات تورمی» است که قدرت اقتصادی را از مردم به دولت منتقل میکند.
دکتر غنینژاد با استناد به دیدگاههای «فریدریش هایک»، اقتصاددان نامدار، خاطرنشان کرد: «متوقف کردن تورم از نظر تکنیکی سادهترین مسئله ممکن است»، اما مشکل اصلی، موانع سیاسی است. وی تصریح کرد که دولتها و ذینفعان صاحب قدرت سیاسی، اجازه اجرای راهحلهای فنی ساده برای کنترل تورم را نمیدهند.
وی برای تبیین راه حل خود، به تاریخچه «جنبش تجارت آزاد» در قرن نوزدهم اشاره کرد. وی دوران حاکمیت «مرکانتالیسم» را نمونهای از اقتصاد دولتی خواند که در آن دولتها مانع تجارت آزاد بودند. با اثبات مزایای تجارت آزاد توسط اقتصاددانانی مانند آدام اسمیت و شکلگیری «افکار عمومی»، قدرت سیاسی مجبور به عقبنشینی شد. نتیجه این عقبنشینی، دورانی از جهانیسازی و پیشرفت بیسابقه بود که رفاه را برای همه ملل به ارمغان آورد.

دکتر غنینژاد با الهام از این الگوی تاریخی، اشاره کرد که هایک حدود نیم قرن پیش، نیاز به جنبشی مشابه با عنوان «جنبش پول آزاد» را مطرح کرده بود. ایده اصلی هایک این بود که پول نیز مانند هر کالای دیگری باید در فضایی رقابتی و خارج از انحصار دولت تولید شود.
به گفته این استاد دانشگاه، امروزه راهحلهای عملی برای تحقق ایده هایک در قالب «رمزارزها» ظهور کردهاند. وی با اشاره به اینکه کمتر از ۱۰ درصد جمعیت جهان از رمزارزها استفاده میکنند و دولتها هنوز آن را به رسمیت نشناختهاند، تأکید کرد که این فناوری ثابت کرده انحصار دولتی پول «پوچ و بیاعتبار» است. وی افزود: «هر پولی که اعتماد مردم را بیشتر جلب کند، میتواند جنبه عمومی پیدا کند.»
دکتر غنینژاد خاطرنشان کرد که رمزارزها اکنون یک پشتوانه تکنولوژیک قوی برای جنبش پول آزاد فراهم کردهاند و قدرت سیاسی در نهایت چارهای جز عقبنشینی در برابر افکار عمومی نخواهد داشت. وی در پایان با اشاره به فعالان ایرانی حوزه رمزارز، گفت کسانی که در جهت ایجاد رمزارزهای معتبر و قابل اعتماد برای عموم مردم تلاش میکنند، «در جهت ثروت، توسعه اقتصادی و منافع عمومی عمل میکنند» و اگرچه ممکن است امروز با سرکوب مواجه شوند، اما «آینده از آن آنهاست» و باید با امید به کار خود ادامه دهند.
جدیترین کاندید پول خصوصی رمزارزها هستند
در ادامه و در تأیید عینی نظریه دکتر غنینژاد، سهند حمزهای، مدیرعامل آبانتتر، به تحلیل بازار رمزارزها پرداخت. وی با اشاره به پیشبینیپذیری عرضه بیتکوین گفت: «عرضه بیتکوین بسیار منظم و قابل پیشبینی است و اکنون، جدیترین کاندید پول خصوصی روی میز رمزارز است و گزینه دیگری نداریم.»
او در ادامه درباره ارتباط کریپتو به پول خصوصی گفت: «وقتی ساتوشی کریپتو را منتشر میکرد منظور او پول خصوصی بود و در عنوان وایت پیپر آن هم به این پول اشاره میکند. نیت اولیه کسانی که بیتکوین را ترویج میکردند این بود که جایگزین پول شود؛ اما با گذشت زمان، بیتکوین توان پردازش حجم بالای تراکنش را از دست داد.» حمزهای درباره علت از دست رفتن این جایگاه نیز توضیح داد: «امروز هزینه ثبت تراکنش در شبکه بیتکوین بالاست و استفاده از آن برای خریدهای روزمره صرفه اقتصادی ندارد. بههمین دلیل، اکنون اجماع جامعه کاربری این است که بیتکوین را نه بهعنوان ابزار پرداخت، بلکه بهعنوان یک دارایی با ثبات ارزش در نظر بگیرند.»
مدیرعامل آبانتتر با تشبیه این موضوع به نقش تنظیمگری بانک مرکزی توضیح داد: «فارغ از اینکه بیتکوین را پول بدانیم یا یک ابزار ذخیره ارزش، بانک مرکزی عملا جایگاهی در این تصویر ندارد. بیتکوین نیامده تا در زمین بانک مرکزی بازی کند؛ آمده تا جایگزین آن شود.

در ادامه این مسیر فکری و در راستای تأیید عملی نظریههای مطرح شده توسط دکتر غنینژاد، سهند حمزهای مدیرعامل آبانتتر به ارائه تحلیلهای خود از فضای کنونی بازار رمزارزها پرداخت. وی با تأکید ویژه بر ویژگیهای منحصر به فرد بیتکوین در مقایسه با دیگر داراییها بیان کرد که «عرضه بیتکوین از چنان نظم و پیشبینیپذیری برخوردار است که در حال حاضر، آن را به جدیترین نامزد برای ایفای نقش پول خصوصی در میان تمام گزینههای موجود در حوزه رمزارزها تبدیل کرده و به نظر میرسد هیچ گزینه جایگزین دیگری در پیش رو نداریم.»
مدیرعامل آبانتتر سپس با واکاوی تاریخی خاستگاه این فناوری توضیح داد که «زمانی که ساتوشی ناکاموتو اقدام به انتشار کریپتو کرد، هدف اصلی او دقیقا ایجاد یک پول خصوصی بود و این مفهوم به وضوح در عنوان وایتپیپر اصلی نیز مورد اشاره قرار گرفته است.» به گفته وی، «اگرچه در ابتدا نیات و تلاشهای ترویجکنندگان اولیه بیتکوین معطوف به جایگزینی کامل آن با پول های رایج بود، اما با سپری شدن زمان، بیتکوین از عهده پردازش حجم انبوه و بالای تراکنشها برنیامد.» حمزهای در تشریح دقیقتر دلایل از دست رفتن این موقعیت توضیح داد که «در شرایط کنونی، هزینههای ثبت هر تراکنش در شبکه بیتکوین به سطحی افزایش یافته که استفاده روزمره از آن برای انجام خریدهای خرد و معمولی، از توجیه اقتصادی لازم برخوردار نیست. همین امر باعث شده تا امروزه یک اجماع عمومی در میان کاربران این حوزه شکل بگیرد که بیتکوین را نه در قالب یک ابزار پرداخت، بلکه به عنوان نوعی دارایی با قابلیت حفظ ارزش و ثبات نسبی در نظر بگیرند.»
او در پاسخ به سوالی درباره نوسانات قیمتی که برخی از رمزارزها تجربه میکنند، خواستار تفکیک و تمایز قائل شدن بین انواع مختلف آنها شد و گفت: «لازم است که رمزارزهای مختلف را از یکدیگر تفکیک کنیم. به عنوان نمونه، اگرچه بیتکوین با نوسانات قیمتی مواجه است، اما باید به خاطر داشت که حتی طلا نیز از نوسان در امان نیست.» به گفته وی، «تمایز اصلی در این است که الگوی عرضه بیتکوین کاملا منظم و از پیش تعیین شده است؛ به گونهای که میتوان با اطمینان گفت در بازه زمانی ۲۰ سال آینده دقیقا چه مقدار بیتکوین جدید وارد چرخه خواهد شد.» وی نتیجه گرفت که «این پیشبینیپذیری از طریق تحلیل منحنی عرضه امکانپذیر میشود، اگرچه که ممکن است پیشبینی نمودار تقاضا با دقت کمتری همراه باشد.» بر اساس این تحلیل، پیشبینی عمومی بر این است که با گسترش پذیرش و افزایش تدریجی تقاضا، نوسانات شدید و ناگهانی بیتکوین نیز به مرور کاهش خواهد یافت. از سوی دیگر، لازم به ذکر است که اساسا هدف طراحی تعداد زیادی از رمزارزها، کاربرد پولی نبوده است. برای نمونه، اتریوم عمدتا به عنوان یک توکن کاربردی عمل میکند، مشابه سوختی که برای به حرکت درآوردن یک ماشین ضروری است؛ فلسفه اصلی خلق آن هرگز برای استفاده به عنوان پول در نظر گرفته نشده بود.

بانکهای مرکزی باید تحت نظارت و کنترل بیشتری قرار گیرند
فرهاد نیلی، اقتصاددان حاضر در این سمینار، نیز پیشنهاد ملموس و عملیاتی را برای تسهیل پذیرش گستردهتر رمزارزها در کشور ارائه داد و گفت: «رمزارزها میتوانند مسیر مناسبی برای اعمال کنترل بر بانک مرکزی باشند. بهعنوان یک اقدام عملی، میتوان طرحی آزمایشی در جزیره کیش طراحی و اجرا کرد که در چارچوب آن، معاملات داراییهای مختلف با استفاده از رمزارزها انجام پذیرد.» وی شرح داد که «در این طرح، هر فردی میتواند با مراجعه به این منطقه، اقدام به خرید خودرو، مسکن و سایر کالاهای بادوام کند. چنین اقدامی علاوهبر اینکه ضربهای به ساختارهای موجود وارد نمیسازد، پس از گذشت مدت زمان معینی، یک سرمایه تجربی ارزشمند برای کشور به ارمغان خواهد آورد.» این اقتصاددان افزود: «پس از آن میتوان با مراجع تنظیمگر (رگولاتور) نیز وارد مذاکره شد و با استناد به این تجربه عملی، زمینه را برای اتخاذ تصمیمهای گستردهتر و در مقیاس بزرگتر فراهم کرد.»
نیلی در ادامه سخنان خود با اشاره به تحولات جهانی اظهار داشت که «نتیجه بررسیهای جامع در حوزه تجارت بینالملل امروز به این نقطه رسیده که ضروری است بانک مرکزی تحت کنترل و نظارت بیشتری قرار گیرد، مشابه شیری که باید در قفس نگهداری شود.» وی توضیح داد: «بانک مرکزی را میتوان به حیوان درندهای تشبیه کرد که به محض گرفتن هر تصمیمی، بلافاصله اقدام به رقیق کردن ارزش پول ما میکند.» به باور وی، «اگرچه رمزارزها راهکار مناسبی برای کنترل بانک مرکزی محسوب میشوند، اما این راهکار لزوما از طریق بیتکوین میسر نیست، بلکه استیبلکوینها گزینههای به مراتب بهتری برای این هدف هستند.» نیلی در جمعبندی این بخش نتیجه گرفت که «به نظر میرسد یافتن یک راهکار سیاسی قابل قبول برای کنترل تورم در ایران با دشواریهای زیادی روبرو است، بنابراین چارهای نداریم جز اینکه راهحلهای عملی و قابل اجرایی برای آن ابداع کنیم.»
وی در تشریح وضعیت کنونی مواجهه جهانی با رمزارزها بیان کرد: «بانکهای مرکزی کشورهای مختلف جهان دارای یک انجمن و کلاب مشترک در سوئیس هستند که در برخورد با پدیده رمزارزها، رویکردی نسبتا همراه و متعادل در پیش گرفتهاند؛ به این شکل که از یک سو هشدارهای لازم را صادر میکنند و از سوی دیگر، برخی تسهیلات و زمینهسازیها را نیز اعمال میکنند.» وی در تکمیل صحبتهایش افزود: «از طرف دیگر نمیتوان منکر این واقعیت شد که ترامپ در حال زیر و رو و هک کردن نظم مالی جهان است. بسیاری تصور می کردند که دوران تغییر و تحول در تعرفههای تجاری به پایان رسیده، اما او یکبار دیگر آنها را دستخوش تغییرات بنیادین کرده است.» بر این اساس، نیلی بر این باور است که «جهان به سمتی در حرکت است که میتوان آن را نوعی جنگ سرد جدید نامید؛ دورانی از تقابل و مخاصمه که در آن، چین قطعا نسخه جایگزینی برای سامانه سوئیفت خواهد ساخت و به این ترتیب، یک قطب مالی کاملا مستقل و دوم شکل خواهد گرفت که دیگر تحت سلطه نظام مالی انگلوساکسونی عمل نخواهد کرد.»

وی در ادامه تحلیل خود به شرایط داخلی اشاره کرد و گفت: «در ایران نیز اگرچه در وضعیت دشواری از تورم گرفتار آمدهایم، اما در عمل ارتباط چندانی با اقتصاد جهانی نداریم.» او راهکار را اینگونه ترسیم کرد: «به جای آنکه انرژی خود را صرف درگیری با تحولات جهانی کنیم، باید تمام تمرکز خود را معطوف به خلق یک دارایی با کارکرد مشخص ذخیره ارزش کنیم؛ داراییای که در مقابل هک کردن مصون باشد، همواره در دسترس مردم باقی بماند، ارزش خود را در طول زمان حفظ و مردم بتوانند با اطمینان، سرمایههای خود را در آن نگهداری کنند.»
این اقتصاددان در بخش دیگری از سخنان خود، تحلیل دیگری را درباره عملکرد بانک مرکزی ارائه داد و گفت: «هر نهادی که مسئولیت انتشار پول را بر عهده بگیرد، همواره در معرض وسوسه رقیق کردن ارزش آن قرار دارد. وقتی این نهاد، بانک مرکزی باشد، میزان تورم به مراتب بیشتر و شدیدتر خواهد بود.» وی سپس با صراحت کامل نتیجه گرفت که «بانک مرکزی در واقع کارآمدترین و مؤثرترین تکنولوژی برای خالی کردن جیب مردم به شمار میرود.» نیلی در پایان این بحث هشدار داد که «به ازای هر میزان قدرتی که به بانک مرکزی اعطا میکنید، باید قدرت نظارتی معادل و حتی بیشتری نیز به پارلمان بدهید تا این نهاد بتواند به طور مؤثر بر آن کنترل داشته باشد.»
فرهاد نیلی در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع داغ تبلیغات پلتفرمهای آنلاین طلا پرداخت و پرسش انتقادی را مطرح کرد: «این روزها شاهد هستیم که تبلیغات گستردهای حول محور طلا در جریان است. اما سوال اساسی اینجاست: آن طلای فیزیکی که مردم به عنوان وثیقه نزد بانک های کارگشایی میگذارند، در نهایت تحت کنترل و نظارت دقیق چه شخص یا نهادی قرار دارد؟» او در ادامه هشدار داد که «هرگز نباید اجازه دهیم به روزی برسیم که تعداد و حجم گواهیهای صادر شده طلا از میزان طلای فیزیکی و واقعی موجود در خزانه ها بیشتر شود.» به گفته وی، «اگرچه وجود یک نهاد تنظیمگر (رگولاتور) در این بازار کاملا ضروری است، اما کارآمدترین و بهترین شکل تنظیمگری، بدون شک شفافیت کامل اطلاعاتی است.» نیلی توضیح داد: «باید یک سامانه کاملا شفاف طراحی و راهاندازی شود که بهطورآنلاین نشان دهد چه تعداد گواهی طلا در گردش است و دقیقا چه مقدار طلای فیزیکی و واقعی به عنوان پشتوانه در اختیار دارد.» وی تأکید کرد: «نیازی به ایجاد شوراها و نهادهای جدید نظارتی نیست. اگرچه رمزارزها ذاتا با چنین مشکلی روبرو نیستند، اما در بازار طلا این مسئله یک نگرانی کاملا جدی و اساسی به شمار میرود.»
بیتکوین مهمترین دارایی ذخیره ارزش در دنیای رمزارز است
سهند حمزهای، مدیرعامل آبانتتر، در بخش دیگری از این سمینار به تبیین جایگاه بیتکوین پرداخت و گفت: «کاربرد اصلی بیتکوین در حال حاضر بیشتر به عنوان یک ابزار ذخیره ارزش تعریف میشود تا وسیلهای برای انجام پرداختهای روزمره.» وی افزود: «اگرچه سایر رمزارزها ممکن است با کارمزدهای کمتری، کارکردهای پرداختی را عملیاتی کنند.» به گفته وی، «این دسته از رمزارزها از چندین ارزش کلیدی و مهم برخوردارند: اولا، هیچ نهاد متمرکز واحدی قادر به کنترل یا دستکاری آنها نیست؛ ثانیا، هیچ گونه محدودیت جغرافیایی برای استفاده از آنها وجود ندارد.» حمزهای در جمعبندی این بخش نتیجه گرفت: «در واقع، میتوان با قاطعیت ادعا کرد که جدیترین و کاربردیترین نمونههای عینی پول خصوصی که تاکنون خلق شدهاند، همین رمزارزها هستند.»
سهند حمزهای در پاسخ به سوالی درباره بیاعتبار شدن برخی از رمزارزها و همچنین چگونگی تنظیم مقررات برای آنها (رگولاتوری)، به تفصیل توضیح داد: «رمزارزها به طور ذاتی از شفافیت بالایی برخوردارند و دسترسی به کلیه اطلاعات مربوط به آنها برای همگان امکانپذیر است.» وی سپس به معرفی سه رویکرد اصلی که تاکنون در زمینه رگولیشن رمزارزها در پیش گرفته شده است پرداخت: «رویکرد اول مبتنی بر این اصل است که میتوان شرکتها و نهادهای فعال در این حوزه را تابع قانون و محدودیت کرد، در حالی که خود رمزارزها به دلیل ماهیت غیرمتمرکزشان، اساسا قابل محدودسازی مستقیم نیستند. در رویکرد دوم، برخی کشورها کوشیدهاند تا یک چارچوب قانونگذاری کاملا مستقل و ویژه برای رمزارزها ایجاد کنند؛ برخی تنها بخشی از این چارچوب را به مرحله اجرا گذاشتهاند و برخی دیگر نیز از طریق سازمانهای فراگیر مانند سازمان بورس یا نهادهای فراملی مانند اتحادیه اروپا اقدام به تفویض اختیار و استانداردسازی کردهاند.» به گفته وی، «اینکه در ایران افرادی پیشگام شده و در این زمینه قدم پیش گذاشتهاند، اتفاق بسیار مبارک و مثبتی است، اما باید توجه داشت که در هیچ کجای دنیا بانک مرکزی پیشتاز و جلودار این جریان نبوده است.» حمزهای در تحلیل نهایی خود افزود: «نکته کلیدی اینجاست که بسیاری از کریپتوکارنسیها اساسا ارتباطی با کارکرد پول ندارند، اما عواقب و “چوب” تصمیمات نهادهای قانونگذار معمولا به پای بیتکوین نوشته میشود. با این وجود، چه دلیلی وجود دارد که این داراییهای دیجیتال لزوما به بانک مرکزی مربوط باشند؟ در حالی که ذات و هدف اصلی خود بیتکوین از ابتدا، مبارزه با مفهوم بانک مرکزی بوده است.»

او در تشریح دقیقتر دلایل خود مبنی بر اینکه چرا بهتر بود بانک مرکزی انرژی و منابع خود را صرف رگوله کردن کریپتوها نمیکرد، به نقد رویکرد این نهاد پرداخت و گفت: «نگرش و نگاه بانک مرکزی به پدیده رمزارزها به شدت سنتی و قدیمی است. بانک مرکزی تصور میکند که این تکنولوژی نوین باید دقیقا مطابق با الگوهای ذهنی و تصورات خودش عمل کند و شکل بگیرد.» وی برای اثبات ادعای خود مثالی زد: «ما همین الان هم شاهد ایده “سپردهگذاری مرکزی” در بورس اوراق بهادار هستیم که طبیعتا حضور آن در آنجا ضروری است، اما متأسفانه همین الگوی ذهنی را بدون تطبیق، به حوزه نهادهای امین کریپتوها نیز تعمیم دادهاند.» به گفته حمزهای، «الگوی فکری حاکم این است که همه باید داراییها و پولهای خود را در یک جای متمرکز و مشخص گردآوری کنند و آن را در اختیار بانک قرار دهند. یا برای مثال، بانک مرکزی اصرار دارد که ساعات معاملاتی باید محدود و کنترل شده باشد. گویا “بهتر کردن کیفیت خدمات” تبدیل به یک تابو شده است! از آنها میپرسیم مگر میشود که ساعت معاملات به صورت شبانهروزی باشد؟ و ما در پاسخ میگوییم: بله، قطعا چرا که نه؟!»
نقش کریپتو در مدیریت سرمایه شرکتها
در پنل دوم این نشست، امیر بهزادینیا، مدیر دپارتمان بیزنس آبانتتر توضیح داد که شرکتها میتوانند بخش مازاد نقدینگی خود را در داراییهایی مانند بیتکوین قرار دهند؛ داراییای که ویژگیهای یک ابزار ذخیره ارزش (مشابه طلا) را دارد.
او یادآور شد که بیتکوین در طول زمان به عنوان یک دارایی پذیرفتهشده در بازار تثبیت شده و مالکیت آن نیز بهروشنی قابل تعریف است، بنابراین میتواند نقش یک سپر تورمی را برای شرکتها ایفا کند.
توکنایز کردن؛ جایگزینی برای مسیر سخت IPO
بهزادینیا یکی از چالشهای مهم شرکتهای کوچک و متوسط را ورود دشوار به بازار سرمایه دانست و گفت توکنسازی میتواند راهحلی عملی باشد. به گفته او، بسیاری از شرکتهای فناوری در فرآیند پذیرش بورسی با محدودیتهای جدی روبهرو هستند، در حالی که انتشار توکن سهام میتواند امکان جذب سرمایه و گردش نقدینگی را برایشان تسهیل کند.
او به نمونههایی از این مدل اشاره کرد؛ از جمله ارائه توکن سهام برخی شرکتهای مطرح جهانی مثل انویدیا در آبانتتر، یا انتشار یک توکن اختصاصی برای تأمین مالی یک نیروگاه سهمگاواتی طی هفته گذشته. بهزادینیا تأکید کرد: «سرعت تصمیمگیری در اکوسیستم جدید مهمتر از هر زمان دیگری است و نوآوری در ابزارهای مالی میتواند فضای سرمایهگذاری را رقابتیتر کند.»

در ادامه نشست، او با اشاره به ظرفیتهای بلاکچین توضیح داد که این فناوری میتواند در پرداختها، حوالهجات، اعتبار اسنادی و حتی عملیات خرد بانکی نقشآفرین باشد. به گفته او، بسیاری از ناکارآمدیهای سیستمهای مالی سنتی (از هزینههای بالا گرفته تا عدم شفافیت) با استفاده از بلاکچین قابل رفع است. او افزود که آبانتتر تمرکز ویژهای بر توسعۀ ابزارهای مبتنی بر توکنسازی دارد و حتی امکان جذب سرمایه خارجی از طریق این مدلها وجود دارد.
پول خصوصی؛ گزینهای برای مهار بیانضباطی دولتها
در بخش دیگری از پنل، امیرحسین خالقی، پژوهشگر اقتصاد سیاسی، با اشاره به تجربههای تاریخی مدیریت پول در جهان توضیح داد که دولتها در طول زمان در کنترل عرضه پول عملکرد قابل اتکایی نداشتهاند.

او سه رویکرد برای حل این مسئله مطرح کرد:
-
اجازه انتشار پول به مردم و شرکتها؛ مشابه آنچه در دنیای کریپتو رخ داده است.
-
سپردن حجم پول به یک الگوریتم یا کمیته مستقل که مانع تصمیمهای سلیقهای شود.
-
تدوین یک قانون اساسی برای پول که همان نقشی را بازی کند که قانون اساسی برای محدود کردن قدرت دولتها ایفا میکند.
خالقی تأکید کرد پول خصوصی که که بیتکوین در حال حاضر مناسبترین گزینه برای پول خصوصی است، میتواند ابزار مهمی برای حفظ آزادیهای اقتصادی و جلوگیری از مداخله بیش از حد دولت باشد.
لزوم بومیسازی ابزارهای مالی در ایران
در بخش پایانی نشست، رحمان آراسته، مدیر بازارهای مشتقه بورس کالای ایران، بر اهمیت سازگار کردن ابزارهای مالی با ساختار اقتصادی کشور تأکید کرد. او نمونههایی مانند «گواهی سپرده کالا» و «گواهی سپرده خودرو» را مثال زد که در ایران طراحی شدهاند و در هیچ کشور دیگری مشابه مستقیم ندارند.

آراسته معتقد است که:
-
برای ایجاد ابزارهای مرتبط با رمزارزها نباید منتظر الگوهای خارجی ماند.
-
میتوان یک دارایی پایه ساده طراحی و «گواهی سپرده بیتکوین» را راهاندازی کرد.
-
پیوند میان بازار سرمایه، بازارهای OTC و صرافیها کلید توسعه این ابزارهاست.
-
نهاد ناظر باید مطمئن شود که پشت هر ابزار مبتنی بر بیتکوین، دارایی واقعی وجود دارد.
او همچنین بر نقش توکنسازی گواهیهای سپرده به عنوان مسیر اصلی توسعه بازارهای نوین مالی تأکید کرد.