طلایی که زمانی نماد آرامش و ثبات بود، این روزها در دل طوفان اقتصاد جهانی گرفتار شده است. هفته سوم مهر ۱۴۰۴ برای اونس جهانی طلا، شبیه عبور از پلی باریک میان ترس و امید بود؛ جایی که هر خبر از واشنگتن، هر داده از تورم چین و هر جمله از زبان روسای بانکهای مرکزی، میتوانست سرنوشت روند قیمتی را تغییر دهد. معاملهگران بین دو حس متناقض گیر افتادهاند: از یک سو سایه سیاستهای انقباضی فدرال رزرو هنوز بر بازار سنگینی میکند، و از سوی دیگر سرمایهگذاران به دنبال پناهگاهی امن در برابر نوسانات بازار سهام و نگرانیهای ژئوپلیتیک هستند. در این شماره از بررسی هفتگی اونس جهانی طلا، نگاهی دقیق خواهیم داشت به مهمترین رویدادهای اقتصادی و سیاسی هفتهای که گذشت و سپس چشمانداز هفته پیش رو را از دو جنبه تحلیل تکنیکال و بنیادی مرور میکنیم تا ببینیم آیا طلا بالاخره راه خود را به سوی ثبات پیدا میکند یا هنوز در تلاطم تصمیمهای جهانی سرگردان است.
توجه: صرفا بر مبنای اطلاعات موجود در این مقاله از انجام هر گونه معامله طلا خودداری کنید. هدف از نگارش این مطلب صرفا تحلیل بازار طلا و بررسی ترند هفتگی طلا است.
در صورت تمایل برای خرید یا فروش طلا به صورت آنلاین میتوانید از طلای دیجیتال نظیر خرید تترگلد یا خرید پکس گلد استفاده کنید. هر دو دارایی معرفی شده در صرافی آبان تتر موجود هستند و شما تنها چند دقیقه با معاملهگری در این حیطه فاصله دارید. با ساخت حساب کاربری در صرافی آبان تتر میتوانید به آسانی و در هر زمان و در هر مکان تنها با یک گوشی موبایل نسبت به خرید یا فروش طلا در هر مقدار که تمایل دارید اقدام کنید.
اخبار و روند سیاسی پیرامون اونس جهانی طلا در هفته اخیر
در طول هفته گذشته، بازار جهانی طلا شاهد یک روند اصلاحی تند و تیز (شارپ) و سپس یک بازگشت قیمتی تدریجی بود. روند قیمتی اونس جهانی، عمدتا تحت تاثیر کاهش موقتی تنشهای ژئوپلیتیکی، از جمله خبرهای مربوط به گفتوگوهای صلح میان حماس و اسرائیل قرار گرفت. همین موضوع موجب شد بخشی از شتاب صعودی طلا کاسته شود. با این حال، در روز پایانی معاملات هفته، بار دیگر شاهد شکلگیری یک موج صعودی قدرتمند در قیمت اونس جهانی بودیم.
یکی از مهمترین رویدادهای تاثیرگذار، اظهارات اخیر دونالد ترامپ درباره اعمال تعرفههای ۱۰۰ درصدی بر کالاهای چینی بود؛ تصمیمی که اعلام شد اجرای آن از تاریخ اول نوامبر آغاز میشود. چنین موضعی، فضای ریسک را در بازارهای جهانی افزایش داد و باعث شد شاخص S&P حدود ۲.۵ تریلیون دلار از ارزش خود را از دست بدهد؛ عددی که از نظر بزرگی، با دوران بحران کرونا قابل مقایسه است. در همین زمان، بازار رمزارزها نیز وارد وضعیتی خونین شد و بسیاری از داراییهای دیجیتال سقوط سنگینی را تجربه کردند.
روابط تجاری میان چین و ایالات متحده از ارکان حیاتی اقتصاد جهانی محسوب میشود. از این رو، صحبت از تعرفههای ۱۰۰ درصدی نه تنها غیرعملی به نظر میرسد، بلکه میتواند تبعاتی سنگین برای هر دو کشور و در مقیاس وسیعتر، برای کل اقتصاد جهانی به همراه داشته باشد. در چنین شرایطی، راهی جز مذاکره و دستیابی به توافق باقی نمیماند. در واقع، سناریوی اعمال کامل تعرفهها باید از میز تصمیمگیری حذف شود، چرا که اجرای آن برای هیچ یک از طرفین سودی نخواهد داشت.
از زمان حضور ترامپ در راس قدرت، شدت «مداخلات کلامی» در عرصه اقتصاد سیاسی آمریکا افزایش چشمگیری یافته است. توییتها، سخنرانیها و اظهارنظرهای لحظهای او، اغلب در کوتاهمدت تاثیر محسوسی بر بازارها میگذارند و فضای نااطمینانی را گسترش میدهند. موضوع تعرفهها نیز در دورههای پیشین ریاستجمهوری او سابقه دارد؛ بارها پیش آمده که ترامپ از تصمیم خود برای اعمال تعرفه بر کشور خاصی سخن گفته و سپس به سرعت موضع خود را تغییر داده و از تمایل به مذاکره با همان کشور سخن گفته است؛ به همین دلیل، برخی تحلیلگران معتقدند طرح مجدد موضوع تعرفهها ممکن است بیش از آن که تصمیمی اقتصادی باشد، نوعی تاکتیک رسانهای یا حتی اهرم فشار سیاسی باشد.
ساعاتی پس از انتشار توییت اولیه ترامپ پیرامون تعرفه صد در صدی بر کشور چین، شاهد عقبنشینی نسبی از مواضع او بودیم. او در اظهارات بعدی عنوان کرد که «احتمال دارد» با رئیسجمهور چین دیدار کند و همچنین گفت که گزینههای دیگری به جز تعرفهها نیز برای مذاکره در دست بررسی است. در بخشی از سخنرانی او نیز نشانههایی از احتمال تعویق اجرای تعرفهها از اول نوامبر دیده شد. این موضع جدید، تا حدی از شدت فضای پرریسک بازار کاست؛ با این حال، میزان نااطمینانی همچنان بالاست و نمیتوان انتظار داشت بازار فورا واکنشی شدید و صعودی از خود نشان دهد. در حال حاضر، میتوان گفت که بازار سهام و رمزارزها در مسیر یک ریکاوری آهسته و پیوسته قرار گرفتهاند.
برای درک بهتر رفتار سرمایهگذاران، کافی است تصور کنیم فردی یک آلتکوین خریداری کرده و در اثر یک توییت سیاسی، دارایی او ظرف چند ساعت بین ۵۰ تا ۷۰ درصد افت کرده است. در چنین شرایطی، اگر قیمت دوباره به نقطه سربهسر برسد، طبیعی است که او ترجیح دهد سرمایه خود را از بازار خارج کند تا از تکرار ضرر احتمالی جلوگیری کند. این رفتار جمعی، خود یکی از عوامل نوسانات شدید در بازارهای پرریسک محسوب میشود.
در چنین فضای متلاطمی، سرمایهگذاران حرفهای توصیه میکنند بخش عمدهای از داراییهای دیجیتال در رمزارزهای دارای ارزش بازار بالا (مارکت کپ بالا) مانند بیتکوین و اتریوم نگهداری شود. در زمان وقوع رویدادهای غیرقابل پیشبینی (اصطلاحا قوی سیاه)، چنین رویکردی موجب میشود تا میزان آسیبپذیری پرتفوی به طور قابل توجهی کاهش پیدا کند.
بررسی تکنیکال اونس جهانی طلا؛ از ۷ تا ۱۳ اکتبر ۲۰۲۵
در شرایط کنونی دو سناریوی اصلی برای روند اونس جهانی طلا مطرح است. سناریوی نخست و محتملتر آن است که بازار در آغاز هفته معاملاتی جدید (روز دوشنبه) تمایل به ریکاوری یا همان احیای قیمتی نشان دهد. در این حالت، انتظار میرود بخشی از واکنشهای هیجانی ناشی از اظهارات تهاجمی ترامپ فروکش کرده و فضای ریسکپذیری در بازارها اندکی بهبود پیدا کند. در چنین شرایطی، داراییهای ریسکی میتوانند مسیر بازگشت تدریجی را در پیش بگیرند و طلا نیز به تبع آن، وارد یک فاز اصلاحی محدود شود. محدودههای احتمالی اصلاح برای اونس جهانی، ابتدا سطح ۳۹۶۴ دلار و در صورت تشدید فشار فروش، سطح ۳۹۱۰ دلار برآورد میشود. شدت این اصلاح بدیهی است که به متغیرهایی مانند لحن توییتها و مواضع جدید ترامپ و به ویژه میزان تنش در روابط چین و ایالات متحده بستگی دارد.
در مقابل، سناریوی دوم زمانی محتمل خواهد بود که مذاکرات احتمالی میان واشنگتن و پکن به نتیجه نرسد یا تنشها تشدید شود. در این صورت، احتمال بازگشت اونس جهانی به سقف قیمتی اخیر در محدوده ۴۰۶۳ دلار وجود دارد و حتی شکست این سطح نیز دور از انتظار نخواهد بود. در چنین وضعیتی، طلا بار دیگر جایگاه خود را به عنوان دارایی امن بازیافته و میتواند شاهد ورود دوباره سرمایههای محافظهکارانه به بازار باشد.
در مجموع، بازار طلا در حال حاضر در وضعیت ابهام و نااطمینانی قرار دارد. جهت مشخصی برای روند میانمدت قابل تشخیص نیست و فضای انتظارات کاملا دوگانه است. تقریبا نیمی از تحلیلگران چشمانداز صعودی را برای اونس جهانی پیشبینی میکنند و نیمی دیگر سناریوی نزولی را محتملتر میدانند. به همین دلیل، میتوان گفت فعلا بازار در فاز نوسانی و خنثی میان دو ناحیه کلیدی در حال حرکت است و تا زمانی که دادههای اقتصادی جدید یا تحولات سیاسی اثرگذار منتشر نشود، احتمال شکلگیری روندی مشخص پایین خواهد بود.