تا به حال برایتان پیش آمده که درست لحظاتی بعد از خرید ارز دیجیتال، قیمت به شکلی ناگهانی و غیرمنطقی سقوط کند؟ یا برعکس، درست زمانی که حد ضرر شما فعال میشود و از بازار خارج میشوید، قیمت به سرعت برگردد و صعود کند؟ بسیاری از معاملهگران تازهکار این اتفاقات را به بدشانسی یا تصادف نسبت میدهند. اما در بازارهای مالی، تصادف نقش بسیار کمرنگی دارد. در پشت پرده این نمودارها، بازیگران قدرتمندی وجود دارند که وظیفه آنها «روان نگه داشتن» بازار است، اما گاهی اوقات، قدرت آنها میتواند روند بازی را تغییر دهد. این بازیگران، مارکت میکرها (Market Makers) یا بازارسازان هستند.
بازار ارزهای دیجیتال مانند یک اقیانوس بزرگ است. شما و میلیونها معاملهگر دیگر، ماهیهای کوچک این اقیانوس هستید. نهنگها موجودات بزرگی هستند که میتوانند موج ایجاد کنند. اما مارکت میکرها خودِ جریان آب هستند. بدون آنها، خرید و فروش قفل میشود و نقدینگی خشک میشود. آنها ضروری هستند، اما قدرت عظیمی دارند که اگر در جهت منافع شخصی استفاده شود، میتواند نوسانات گیجکنندهای را برای معاملهگران خرد ایجاد کند.
در این مقاله بررسی میکنیم که این بازارسازان دقیقاً چه کسانی هستند، چگونه با ایجاد نقدینگی به ما کمک میکنند و در عین حال، چگونه ممکن است با تکنیکهایی مانند «دستکاری قیمت» و ایجاد نوسانات ساختگی، بر قیمت ارز دیجیتال تأثیر بگذارند. اگر میخواهید دیگر در تلههای ناگهانی بازار گرفتار نشوید، درک عملکرد این بازیگران حیاتی است.
آنچه باید بدانید:
- مارکت میکر کیست؟ نهادهایی که با ثبت سفارشات خرید و فروش مداوم، نقدینگی بازار را تأمین میکنند تا شما بتوانید در هر لحظه معامله کنید.
- تفاوت با تریدرها: هدف بازارسازان کسب سود از «اختلاف قیمت خرید و فروش» (Spread) است، نه لزوماً پیشبینی جهت قیمت.
- تکنیکهای دستکاری: آشنایی با روشهایی مانند Spoofing (دیوارهای جعلی)، Wash Trading و شکار حد ضرر (Stop Hunting) که برای فریب معاملهگران استفاده میشود.
- رصد رفتار نهنگها: چگونه با استفاده از ابزارهای آنچین و تحلیل دفتر سفارشات، ردپای این بازیگران بزرگ را تشخیص دهیم.
- استراتژی بقا: راهکارهایی برای مدیریت سرمایه و جلوگیری از لیکویید شدن در بازارهایی که تحت تأثیر نوسانات ساختگی هستند.
مارکت میکر (Market Maker) کیست و چرا نقش حیاتی در کریپتو دارد؟
برای درک نقش مارکت میکر، یک صرافی ارز دیجیتال را تصور کنید که هیچ بازارسازی ندارد. شما وارد صرافی میشوید و میخواهید ۱ بیت کوین بخرید. سفارش خود را ثبت میکنید، اما هیچ فروشندهای در آن قیمت وجود ندارد. شما باید ساعتها یا روزها صبر کنید تا شاید شخصی پیدا شود که بخواهد دقیقاً ۱ بیت کوین به شما بفروشد. در چنین بازاری، نقدینگی وجود ندارد و فاصله بین قیمت خرید و فروش بسیار زیاد است.
اینجاست که مارکت میکر وارد میشود. مارکت میکر معمولاً یک شرکت مالی بزرگ، یک الگوریتم پیشرفته یا یک بانک است که با صرافی قرارداد میبندد. وظیفه او این است: «همیشه آماده خرید و همیشه آماده فروش باش».
آنها به طور مداوم هزاران سفارش خرید و فروش را در قیمتهای مختلف در دفتر سفارشات (Order Book) ثبت میکنند. بنابراین وقتی شما دکمه خرید ارز دیجیتال را میزنید، در واقع دارید از یک مارکت میکر میخرید، نه لزوماً از یک کاربر دیگر. آنها تضمین میکنند که بازار همیشه روان، سریع و نقدشونده باشد. بدون آنها، قیمت ارز دیجیتال دچار نوسانات وحشتناک و غیرقابل پیشبینی میشد و شکافهای قیمتی (Gaps) عظیمی شکل میگرفت.
فرق Market Maker ها با سرمایهگذاران معمولی چیست؟
تفاوت این دو گروه، تفاوت بین «تأمینکننده زیرساخت» و «استفادهکننده» است.
هدف از سودآوری:
- سرمایهگذار معمولی: سود خود را از «تغییر قیمت» به دست میآورد. او ارزان میخرد و امیدوار است گران بفروشد (یا برعکس در معاملات شورت). او جهتگرا (Directional) است.
- مارکت میکر: سود خود را از «اسپرد» (Spread) به دست میآورد. اسپرد، اختلاف جزئی بین قیمت خرید (Bid) و قیمت فروش (Ask) است. اگر یک مارکت میکر بیت کوین را به قیمت ۹۹,۹۹۰ دلار از شما بخرد و به قیمت ۱۰۰,۰۰۰ دلار به شخص دیگری بفروشد، ۱۰ دلار سود کرده است. او به اینکه قیمت بالا میرود یا پایین، اهمیت کمتری میدهد؛ او فقط میخواهد حجم معاملات بالا باشد تا این ۱۰ دلارها را میلیونها بار تکرار کند.
ابزارها و سرعت: سرمایهگذاران معمولی اغلب به صورت دستی یا با ابزارهای ساده تحلیل میکنند. اما مارکت میکرها از الگوریتمهای فوقسریع (HFT – High Frequency Trading) و رباتهای پیشرفته استفاده میکنند که میتوانند در کسری از ثانیه هزاران سفارش را ثبت یا لغو کنند.
حجم سرمایه: سرمایهگذاران خرد با سرمایه شخصی خود کار میکنند. مارکت میکرها با سرمایههای نهادی عظیم و دسترسی به خطوط اعتباری نامحدود از سوی صرافیها فعالیت میکنند که به آنها قدرت تأثیرگذاری بر روند بازار را میدهد.
چگونه قیمت را بالا و پایین میکنند؟ مکانیزم دستکاری و نوسانسازی
اگرچه وظیفه اصلی مارکت میکرها ایجاد ثبات است، اما در بازارهای کمتر تنظیمشدهای مانند کریپتو، گاهی از قدرت خود برای «مهندسی قیمت» استفاده میکنند. در ادامه با روشهای رایج این نوسانسازی آشنا میشویم:
سفارشهای بزرگ و دیوارهای جعلی (Spoofing)
این یکی از رایجترین ترفندهاست. فرض کنید قیمت بیت کوین در حال حاضر ۵۰,۰۰۰ دلار است و مارکت میکر میخواهد قیمت را پایین بیاورد تا بتواند در قیمت ارزانتری خرید کند.
- اقدام: او یک سفارش فروش عظیم (مثلاً ۵۰۰ بیت کوین) در قیمت ۵۰,۱۰۰ دلار ثبت میکند. این سفارش در دفتر سفارشات به صورت یک «دیوار فروش» بزرگ دیده میشود.
- واکنش بازار: معاملهگران خرد با دیدن این دیوار بزرگ، میترسند که قیمت نتواند از آن عبور کند. آنها شروع به فروش میکنند و قیمت شروع به ریزش میکند.
- نتیجه: درست قبل از اینکه قیمت به ۵۰,۱۰۰ دلار برسد و سفارش مارکت میکر اجرا شود، او سفارش خود را لغو میکند. قیمت پایین آمده، او در کف قیمت خرید میکند و دیوار جعلی ناپدید میشود.
واش تریدینگ (Wash Trading) یا معاملات صوری

این روش برای ایجاد توهم فعالیت و حجم بالا استفاده میشود. یک مارکت میکر (یا گاهی خود صرافی) به طور همزمان یک ارز را میخرد و میفروشد. هیچ مالکیتی تغییر نمیکند، اما حجم معاملات بالا میرود. این کار باعث میشود یک ارز مرده یا کمطرفدار، بسیار پررونق و جذاب به نظر برسد. تریدرهای تازهکار با دیدن حجم بالا، فکر میکنند خبری شده و اقدام به خرید ارز دیجیتال میکنند که دقیقاً هدف مارکت میکر است.
شکار حد ضرر (Stop Hunting)
تریدرهای حرفهای میدانند که اکثر معاملهگران خرد، حد ضرر (Stop-Loss) خود را در نقاط مشخصی قرار میدهند (مثلاً کمی پایینتر از یک سطح حمایتی معروف).
- اقدام: مارکت میکر که به دادههای دفتر سفارشات دسترسی دارد، میداند که حجم عظیمی از نقدینگی (استاپهای فروش) در آن نقطه جمع شده است. او با فروش سنگین، قیمت را به صورت لحظهای به آن نقطه میرساند.
- نتیجه: حد ضررها فعال میشوند و فشار فروش باعث ریزش بیشتر میشود (Flash Crash موقتی). مارکت میکر در آن قیمت پایین، نقدینگی مورد نیاز خود را جمع میکند و سپس قیمت به سرعت به جای اول برمیگردد. شما از بازی خارج شدهاید، اما قیمت دوباره بالا رفته است.
پیشنهاد مطالعه:
منظور از حد ضرر در ارزهای دیجیتال چیست؟
چرا تازهکارها بیشتر در دام نوسانات ساختگی میافتند؟
تازهکارها طعمههای ایدهآلی برای این بازیها هستند، زیرا اغلب بر اساس «احساسات» تصمیم میگیرند نه «دادهها».
- ترس از جا ماندن (FOMO): وقتی یک مارکت میکر با ایجاد حجم مصنوعی قیمت را کمی بالا میبرد، تازهکارها بدون بررسی دلیل، وارد بازار میشوند تا از سود جا نمانند. آنها دقیقاً در نقطهای خرید میکنند که مارکت میکر قصد فروش دارد.
- فروش از روی ترس (Panic Selling): در هنگام یک ریزش ناگهانی (مانند شکار حد ضرر)، تازهکارها تصور میکنند که بازار در حال سقوط است و داراییهای خود را با زیان میفروشند. مارکت میکرها دقیقاً در همین لحظه، آن داراییها را با قیمت مفت از آنها میخرند.
- اعتماد کورکورانه به دفتر سفارشات: تازهکارها دیوارهای خرید و فروش را واقعی میپندارند، غافل از اینکه این دیوارها میتوانند در کسری از ثانیه ناپدید شوند.
نمودارها و دادهها چه چیزی نشان میدهند؟
برای تشخیص ردپای مارکت میکرها، نباید فقط به خط قیمت نگاه کنید. راز ماجرا در «رابطه بین قیمت و حجم» نهفته است.

- حرکت بدون حجم: اگر قیمت ارز دیجیتال به شدت بالا میرود اما حجم معاملات پایین مانده، این نشاندهنده یک حرکت ساختگی بوده که احتمالاً توسط مارکت میکر برای به دام انداختن خریداران ایجاد شده است.
- شدوهای بلند (Wicks): کندلهایی با بدنههای کوچک و سایههای بسیار بلند، اغلب نشانه درگیری سنگین و جمعآوری نقدینگی توسط بازیگران بزرگ است.
- الگوهای پلهای: گاهی اوقات در بازارهای کمعمق، رباتهای مارکت میکر الگوریتمهایی را اجرا میکنند که باعث میشود نمودار قیمت شبیه به پلههای منظم و غیرطبیعی به نظر برسد.
چگونه میتوان رفتار Market Maker ها را رصد کرد؟
شما نمیتوانید ذهن یک مارکت میکر را بخوانید، اما میتوانید ردپای او را ببینید. ابزارهای تحلیل آنچین (On-Chain) و تحلیل تکنیکال پیشرفته به شما کمک میکنند.
ابزارها و شاخصهای رصد جریان Maker Market ها
تحلیل کیف پولهای بزرگ (Whale Watching): ابزارهایی مانند Arkham Intelligence یا Whale Alert به شما اجازه میدهند تا تراکنشهای کیف پولهای بزرگ را رصد کنید. اگر ببینید که حجم عظیمی از یک توکن از کیف پول یک نهاد شناختهشده (مانند Wintermute یا Jump Trading که مارکت میکرهای معروفی هستند) به یک صرافی منتقل میشود، احتمالاً نوسانات شدیدی در راه است.
نمودار عمق بازار (Depth Chart): در صرافیها میتوانید به جای نمودار کندلی، نمودار عمق بازار را مشاهده کنید. این نمودار دیوارهای خرید و فروش را نشان میدهد. اگر دیدید یک دیوار بزرگ مدام ظاهر و ناپدید میشود (flashing)، این نشانه تلاش برای دستکاری است.
شاخصهای جریان نقدینگی (Fund Flow): بررسی کنید که آیا پول هوشمند در حال ورود به بازار است یا خروج. ابزارهایی مانند Glassnode دادههایی در مورد جریان ورودی و خروجی صرافیها ارائه میدهند. افزایش ناگهانی موجودی ارز در صرافیها، معمولاً نشانه آمادگی نهنگها و مارکت میکرها برای فروش یا نوسانگیری است.
راهکارهای کاهش ریسک و مدیریت سرمایه در بازار با دستکاری احتمالی
حالا که میدانیم این بازیگران چگونه عمل میکنند، چطور میتوانیم از سرمایه خود محافظت کنیم؟
حد ضرر خود را در مناطق «بدیهی» نگذارید: اکثر تریدرها حد ضرر خود را دقیقاً زیر آخرین کف قیمتی یا اعداد رند (مثلاً ۵۹,۹۰۰ دلار برای بیت کوین ۶۰,۰۰۰ دلاری) قرار میدهند. مارکت میکرها این را میدانند. حد ضرر خود را کمی پایینتر و در منطقهای امنتر قرار دهید، یا از حد ضررهای زمانی استفاده کنید (اگر قیمت بعد از یک ساعت برنگشت، خارج شوید).
از اهرم (Leverage) بالا دوری کنید: وقتی از اهرم بالا استفاده میکنید، قیمت لیکوئید شدن شما بسیار به قیمت فعلی نزدیک است. یک نوسان کوچک ساختگی توسط مارکت میکر کافی است تا شما را از بازی حذف کند. در بازارهای پرنوسان، اهرم پایین یا معاملات اسپات (بدون اهرم) امنترین گزینه است.
در زمانهای کمحجم معامله نکنید: در ساعات پایانی هفته (تعطیلات) یا زمانهایی که حجم کلی بازار پایین است، قدرت مارکت میکرها برای جابجایی قیمت با سرمایه کمتر، بسیار بیشتر میشود. سعی کنید در زمانهای اوج ترافیک بازار (مانند همپوشانی بازار لندن و نیویورک) معامله کنید.
صرافیهای معتبر را انتخاب کنید: برخی صرافیهای نامعتبر خودشان علیه کاربران معامله میکنند. استفاده از صرافیهای معتبر داخلی مانند آبان تتر که حجم معاملات واقعی و شفافیت بالایی دارند، ریسک دستکاریهای داخلی را کاهش میدهد. در آبان تتر شما میتوانید با خیال راحتتری به خرید ارز دیجیتال بپردازید، زیرا عمق بازار مناسب، امکان دستکاری قیمت توسط بازیگران کوچک را دشوار میکند.
پیشنهاد مطالعه:
معاملات اهرمی یا لوریج چیست؟ سودهای بزرگ یا ریسکهای پنهان
آیا مارکت میکرها خودکار هستند یا انسان؟

در گذشته، انسانها پشت میز مینشستند و سفارش میگذاشتند. اما امروزه، بیش از ۹۰٪ فعالیتهای بازارسازی توسط الگوریتمهای پیشرفته و رباتها انجام میشود. این رباتها برنامهریزی شدهاند تا به صورت خودکار به تغییرات بازار واکنش نشان دهند، آربیتراژ کرده و نقدینگی را تأمین کنند. با این حال، استراتژی کلی و پارامترهای این رباتها همچنان توسط انسانهای متخصص در شرکتهای بزرگ تعیین میشود.
در دنیای دیفای (DeFi) نیز نوع جدیدی از بازارسازها به نام AMM (بازارساز خودکار) وجود دارد (مانند یونیسواپ) که کاملاً بر اساس فرمولهای ریاضی و بدون دخالت مستقیم انسان کار میکند. در آنجا، «کد» نقش مارکت میکر را بازی میکند.
جمعبندی
مارکت میکرها بخش جداییناپذیر و ضروری بازارهای مالی هستند. بدون آنها، نقدینگی خشک میشود، هزینههای معاملاتی سر به فلک میکشد و خرید و فروش داراییها به کابوس تبدیل میشود. بنابراین، حضور آنها در کلیت، یک «فرصت» برای پویایی بازار است.
اما قدرت زیاد آنها، همواره پتانسیل تبدیل شدن به یک «تهدید» برای معاملهگران خرد ناآگاه را دارد. دستکاریهای کوتاهمدت، شکار حد ضرر و ایجاد روندهای مصنوعی، واقعیتهای تلخ این بازار هستند. راه نجات، حذف مارکت میکرها نیست، بلکه ارتقای دانش ماست.
معاملهگری که میداند قیمت ارز دیجیتال چگونه شکل میگیرد، فریب دیوارهای جعلی را نمیخورد و مدیریت سرمایه را رعایت میکند، نه تنها از مارکت میکرها نمیترسد، بلکه یاد میگیرد چگونه مانند آنها فکر کند و با موجهایی که آنها میسازند، همراه شود. در این اقیانوس، هدف جنگیدن با جریان آب نیست، بلکه یادگیری مهارت شنا کردن در کنار نهنگهاست.