برای دههها، سیستم مالی جهان روی ریلهای قدیمی و زنگزدهای حرکت کرده است که پس از جنگ جهانی دوم ساخته شدهاند. وقتی شما پولی را از یک کشور به کشور دیگر میفرستید، این پول سوار بر سیستم کُند و پرهزینهای به نام «سوئیفت» (SWIFT) میشود، از چندین بانک واسطه عبور میکند و گاهی روزها طول میکشد تا به مقصد برسد. اما در عصر اینترنت که ارسال یک ایمیل یا پیام در کسری از ثانیه انجام میشود، این کندی دیگر قابل پذیرش نیست.
در همین حال، ظهور ارز دیجیتال و فناوری بلاکچین، به دولتها نشان داد که راه دیگری هم وجود دارد. راهی که در آن پول نه یک عدد در دفتر حسابداری بانک، بلکه یک «توکن دیجیتال» هوشمند است که میتواند با سرعت نور حرکت کند. ناگهان، بانکهای مرکزی بزرگ جهان، از چین و اروپا گرفته تا برزیل و روسیه، مسابقهای نفسگیر را آغاز کردند. هدف آنها ساختن بیت کوین نیست؛ هدف آنها «توکنسازی» (Tokenization) ارزهای ملی و ذخیره خودشان است.
این تغییر، تنها یک بهروزرسانی فنی نبوده، بلکه آغازگر یک جنگ بزرگ برای آینده پول است. چرا کشورها ناگهان تصمیم گرفتهاند پول ملی خود را به توکن تبدیل کنند؟ آیا این پایان سلطه دلار است؟ و مهمتر از همه، آیا این فناوری به معنای آزادی مالی بیشتر است یا ابزاری برای نظارت کامل دولتها بر زندگی شهروندان؟ در این مقاله، ما به پشت پرده این تحول عظیم میرویم و بررسی میکنیم که چگونه توکن سازی در حال تغییر نقشه قدرت در جهان است.
آنچه باید بدانید:
- توکنسازی ارز ملی (CBDC) تلاشی از سوی دولتها برای حفظ حاکمیت پولی در برابر رشد ارزهای دیجیتال خصوصی و استیبلکوینهاست.
- انگیزه اصلی کشورهایی مانند چین و روسیه، استفاده از این فناوری برای دور زدن تحریمها و کاهش وابستگی به شبکه بانکی تحت تسلط دلار است.
- تفاوت بنیادین این ارزها با استیبلکوینها (مانند تتر) در این است که آنها «بدهی مستقیم بانک مرکزی» هستند، نه یک شرکت خصوصی.
- آینده ارز دیجیتال ملی، شمشیری دولبه است: از یک سو کارایی و سرعت تجارت جهانی را به شدت افزایش میدهد و از سوی دیگر، ابزاری ترسناک برای نظارت کامل و کنترل تراکنشهای شهروندان فراهم میکند.
- پروژههایی مانند mBridge نشان میدهند که زیرساختهای مالی جدیدی در حال شکلگیری است که میتواند سیستم سوئیفت را در دهه آینده به چالش بکشد.
توکنسازی چیست و چرا اقتصادهای بزرگ ناگهان به آن علاقهمند شدهاند؟
به زبان ساده، توکن سازی فرآیند تبدیل کردن حقوق مالکیت یک دارایی به یک توکن دیجیتال روی بلاکچین (یا دفتر کل توزیعشده) است. وقتی یک بانک مرکزی ارز خود را توکنیزه میکند، در واقع اسکناسهای کاغذی یا اعداد دیجیتال سنتی در حسابهای بانکی را به «توکنهای قابل برنامهریزی» تبدیل میکند.
چرا حالا؟ تا چند سال پیش، بانکهای مرکزی ارزهای دیجیتال را نادیده میگرفتند یا مسخره میکردند. اما دو اتفاق بزرگ، خواب آنها را آشفته کرد. اول، رشد انفجاری بیت کوین و خرید ارز دیجیتال توسط مردم عادی که نشان داد مردم به دنبال جایگزین هستند. دوم و مهمتر، ظهور استیبلکوینهای خصوصی مانند تتر (USDT) و لیبرا (پروژه فیسبوک که متوقف شد).
دولتها متوجه شدند که اگر خودشان دست به کار نشوند و نسخه دیجیتال پول ملی را نسازند، شرکتهای خصوصی کنترل پول را در دست خواهند گرفت. اقتصادهای بزرگ فهمیدند که توکنسازی نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت برای بقا در قرن بیست و یکم است. این فناوری به آنها اجازه میدهد تا پولی بسازند که هوشمند است، سریع حرکت میکند و از همه مهمتر، تحت کنترل کامل خودشان خواهد بود.
پیشنهاد مطالعه:
توکنیزاسیون چیست و چرا آینده اقتصاد بر پایه آن شکل میگیرد
چرا دولتها حتی ارزهای «ذخیره» خود را توکنایز میکنند؟
انگیزههای پشت این حرکت عظیم، بسیار فراتر از «مدرنسازی» است. دولتها اهداف استراتژیک دقیقی دارند:
- کاهش هزینه انتقال بینالمللی
سیستم فعلی بانکداری کارگزاری (Correspondent Banking) بسیار گران است. برای انتقال پول از یک کشور به کشور دیگر، بانکها کارمزدهای سنگینی دریافت میکنند. با توکنیزه کردن ارز، بانکهای مرکزی میتوانند مستقیماً با یکدیگر تسویه حساب و واسطهها را حذف کنند. این کار میلیاردها دلار در هزینههای سالانه تجارت جهانی صرفهجویی میکند.
- تسلط بر سیستم مالی داخلی
پول نقد (اسکناس) غیرقابل ردیابی است. دولتها نمیدانند شما اسکناس ۱۰۰ هزار تومانی خود را کجا خرج میکنید. اما ارز توکنشده، شفاف است. دولتها با این کار میتوانند به طور کامل بر جریان پول در کشور نظارت داشته باشند، فرار مالیاتی را کاهش دهند و از پولشویی جلوگیری کنند.
- پاسخ به فشار کریپتو و استیبلکوینها
محبوبیت روزافزون خرید ارز دیجیتال و استفاده از استیبلکوینها برای پرداخت، زنگ خطری برای حاکمیت پولی کشورهاست. اگر مردم ترجیح دهند از تتر استفاده کنند تا ارز ملی، بانک مرکزی قدرت خود را برای اجرای سیاستهای پولی (مانند تغییر نرخ بهره) از دست میدهد. ارز دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) پاسخی به این تهدید است تا جذابیت پول ملی را حفظ کند.
- رقابت ژئوپولیتیک و جنگ پولی
پول، قدرت است. کشوری که ارز آن در تجارت جهانی استفاده شود (مانند آمریکا با دلار)، قدرت سیاسی عظیمی دارد. کشورهایی مانند چین با توکنیزه کردن یوان، تلاش میکنند تا ارزی جذابتر، سریعتر و کارآمدتر از دلار بسازند تا سهم بیشتری از تجارت جهانی را تصاحب کنند.
حمله مستقیم به دلار؟ نقش توکنسازی در جنگ ارزی ۲۰۲۵
شاید مهمترین و جنجالیترین بخش این داستان، تلاش برای «دلارزدایی» (De-dollarization) باشد. دلار آمریکا دهههاست که ارز ذخیره اصلی جهان است. این جایگاه به آمریکا اجازه میدهد تا تحریمهای اقتصادی را علیه کشورهای دیگر اعمال کند، زیرا تقریباً تمام تراکنشهای دلاری باید از سیستم بانکی آمریکا عبور کنند.

اما ارز دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) این معادله را تغییر میدهد. چین با «یوان دیجیتال» (e-CNY) پیشگام این حرکت است. این کشور سیستمی ساخته که به تجار خارجی اجازه میدهد بدون نیاز به سیستم سوئیفت یا بانکهای آمریکایی، با چین تجارت کنند.
روسیه نیز به دنبال توسعه «روبل دیجیتال» است تا بتواند تحریمها را دور بزند. حتی اروپا با پروژه «یورو دیجیتال» به دنبال استقلال بیشتر از سیستمهای پرداخت آمریکایی (مانند ویزا و مسترکارت) است. در سال ۲۰۲۵ و پس از آن، شاهد نبردی خواهیم بود که در آن ارزهای توکنشده تلاش میکنند تا سهم دلار را در تجارت نفت، کالا و خدمات ببلعند. این یک جنگ خاموش اما بسیار جدی است.
توکنسازی ارزهای ذخیره چه تفاوتی با استیبلکوینها دارد؟
بسیاری از مردم ارز دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) را با استیبلکوینهایی مثل تتر (USDT) اشتباه میگیرند، اما این دو از نظر ماهیت کاملاً متفاوت هستند.
استیبلکوین (مانند تتر): این یک «پول خصوصی» است و توسط یک شرکت تجاری صادر میشود. وقتی شما تتر دارید، در واقع طلبکار آن شرکت هستید. ریسک شما این است که آن شرکت ورشکست شود یا دروغ بگوید که پشتوانه کافی دارد (ریسک طرف مقابل).
ارز توکنشده ملی (CBDC): این «پول عمومی یا ملی» است و مستقیماً توسط بانک مرکزی صادر میشود. وقتی شما یوان دیجیتال یا یورو دیجیتال دارید، طلبکار دولت هستید. این امنترین نوع پول در یک اقتصاد محسوب میشود، زیرا بانک مرکزی نمیتواند ورشکست شود (چون خودش پول را چاپ میکند).
تفاوت دیگر در «تمرکز» است. استیبلکوینها معمولاً روی بلاکچینهای عمومی (مانند اتریوم یا ترون) اجرا شده، اما ارزهای ملی روی «دفتر کل خصوصی» که تحت کنترل کامل دولت است، اجرا میشوند.
پیشنهاد مطالعه:
آزادسازی توکنها؛ چرا مهم است و چگونه بر بازار تاثیر میگذارد
توکنسازی چگونه سیستم بانکی سنتی را دور میزند؟
در سیستم سنتی، اگر بخواهید پولی را از ایران به برزیل بفرستید، این پول باید از زنجیرهای از «بانکهای کارگزار» عبور کند. بانک شما به بانک مرکزی ایران، بانک مرکزی ایران به یک بانک واسط در ترکیه یا امارات، آن بانک به یک بانک در آمریکا یا اروپا، و در نهایت به بانک برزیل متصل میشود. هر مرحله زمانبر است و کارمزد دارد.
توکن سازی این زنجیره را قطع میکند. در سیستمهای جدید مانند پروژه mBridge (که با همکاری چین، امارات، تایلند و هنگکنگ ساخته شده)، بانکهای مرکزی این کشورها مستقیماً به یک دفتر کل مشترک متصل میشوند.
در این مدل، بانک تجاری در تایلند میتواند مستقیماً توکن دیجیتال خود را به بانک تجاری در امارات بفرستد. تسویه حساب به صورت «آنی» انجام میشود. دیگر نیازی نیست پول در حسابهای واسطه بخوابد. این یعنی حذف واسطهها، حذف کارمزدهای لایههای میانی و حذف وابستگی به سیستم بانکی غرب.
فرصتهای بزرگ: آیا توکنسازی میتواند تجارت جهانی را متحول کند؟
حرکت به سمت ارزهای توکنشده، مزایای اقتصادی غیرقابل انکاری دارد که میتواند تجارت جهانی را کارآمدتر کند.

سرعت تسویه: در حال حاضر، تسویه نهایی یک تراکنش بینالمللی ممکن است ۲ تا ۳ روز کاری طول بکشد. با توکنسازی، این زمان به چند ثانیه کاهش مییابد. این سرعت گردش پول، سرمایه در گردش شرکتها را آزاد میکند.
کاهش ریسک تحریمها: برای کشورهایی که تحت تحریمهای مالی هستند، سیستمهای توکنشده دوجانبه (مثلاً بین ایران و روسیه) راهی برای ادامه تجارت بدون نگرانی از مسدود شدن پول در بانکهای غربی است.
تسهیل تجارت بینالملل: قراردادهای هوشمند میتوانند فرآیند تجارت را خودکار کنند. مثلاً میتوان کدی نوشت که «به محض اینکه کشتی بارگیری شد و سنسورهای IoT آن را تأیید کردند، مبلغ به صورت توکن دیجیتال به فروشنده پرداخت شود». این کار نیاز به اعتبارات اسنادی (LC) پیچیده و گران را کاهش میدهد.
کاهش هزینههای نقدینگی: بانکها مجبورند میلیاردها دلار پول را در حسابهای واسطه در سراسر جهان راکد نگه دارند تا بتوانند تراکنشها را پوشش دهند. با تسویه آنی توکنی، این سرمایههای راکد آزاد میشوند. درنتیجه میتوان آنها را در جای دیگری سرمایهگذاری کرد.
تهدیدها: آیا توکنسازی قدرت نظارت دولتها را افزایش میدهد؟
هر تکنولوژی قدرتمندی، نیمه تاریکی هم دارد. در مورد ارز دیجیتال بانک مرکزی، این نیمه تاریک مربوط به «حریم خصوصی» و «آزادی» است.
کنترل کامل تراکنشها: در سیستم پول نقد، شما آزادی کامل دارید. هیچکس نمیداند شما پولتان را به چه کسی میدهید. اما در سیستم توکنشده ملی، بانک مرکزی دید کامل و لحظهای بر تمام تراکنشهای تکتک شهروندان دارد. این سطح از نظارت در تاریخ بیسابقه است.
امکان بلوکهسازی آسانتر: در این سیستم، دولت میتواند با فشار یک دکمه، کیف پول دیجیتال یک شهروند را مسدود یا حتی داراییهای او را مصادره کند. این قدرت میتواند علیه مخالفان سیاسی یا منتقدان استفاده شود.
تهدید حریم خصوصی و آزادی مالی: پولهای توکنشده میتوانند «قابل برنامهریزی» باشند. دولت میتواند پولی صادر کند که «تاریخ انقضا» داشته باشد (برای مجبور کردن مردم به خرج کردن) یا پولی که فقط برای خرید کالاهای خاصی معتبر باشد. این یعنی پایان آزادی مالی به شکلی که ما میشناسیم.
ریسک حملات سایبری و متمرکز بودن: وقتی تمام دادههای مالی یک کشور در یک دفتر کل دیجیتال متمرکز ذخیره شود، آن سیستم به هدفی جذاب برای هکرهای دولتی و غیردولتی تبدیل میشود. یک نفوذ موفق میتواند اقتصاد یک کشور را فلج کند.
آیا کشورها با توکنسازی به دنبال حذف بانکهای مرکزی دیگر هستند؟
این رقابت تنها بین دولتها و ارزهای دیجیتال خصوصی نیست؛ بلکه رقابتی بین خودِ بانکهای مرکزی نیز هست. در دنیای دیجیتال، تغییر ارز بسیار آسان است. اگر «یورو دیجیتال» کارآمدتر، امنتر و باثباتتر از ارز ملی یک کشور کوچک باشد، شهروندان آن کشور کوچک ممکن است شروع به استفاده از یورو دیجیتال کنند.
این پدیده که به دلاریزه شدن دیجیتال هم معروف شده، تهدیدی وجودی برای بانکهای مرکزی کشورهای ضعیفتر است. کشورها با توکنسازی سریع ارز خود، در واقع در حال دفاع از مرزهای پولی خود هستند تا توسط ارزهای دیجیتال قدرتمندترِ کشورهای دیگر بلعیده نشوند.
چه کشورهایی پیشگام این مسیر شدهاند؟

- چین (e-CNY): پیشگام بلامنازع. چین سالهاست که یوان دیجیتال را در شهرهای مختلف آزمایش کرده و صدها میلیارد دلار تراکنش با آن انجام میشود. هدف چین، بینالمللی کردن یوان است.
- باهاما (Sand Dollar): اولین کشوری که به طور رسمی CBDC خود را راهاندازی کرد تا مشکل دسترسی به خدمات بانکی در جزایر پراکنده خود را حل کند.
- نیجریه (e-Naira): تلاشی برای کاهش وابستگی به پول نقد و افزایش شمول مالی، هرچند با استقبال سرد مردم مواجه شد (چون مردم به بیت کوین و تتر علاقه بیشتری داشتند).
- اتحادیه اروپا: پروژه یورو دیجیتال در مرحله آمادهسازی بوده و به عنوان پاسخی به نگرانیها در مورد حاکمیت پولی اروپا طراحی شده است.
- روسیه و ایران: در حال کار روی توکنسازی ارزهای ملی و ایجاد سیستمهای پرداخت مشترک برای دور زدن سوئیفت هستند.
آینده: آیا جهان به سمت «اکوسیستم ارزهای توکنشده ملی» حرکت میکند؟
به نظر میرسد آینده ارز دیجیتال، آیندهای چندقطبی است. ما احتمالاً شاهد دنیایی نخواهیم بود که فقط بیت کوین در آن حاکم باشد یا فقط دلار. سناریوی محتمل، همزیستی این سیستمهاست: ۱. بیت کوین: به عنوان طلای دیجیتال و ذخیره ارزش خنثی. ۲. استیبلکوینهای خصوصی: برای تجارت سریع و کارآمد در بخش خصوصی و دیفای. ۳. ارزهای توکنشده ملی (CBDC): برای پرداختهای کلان، مالیات و تجارت بین دولتها.
جهان به سمت سیستمی حرکت میکند که در آن «پلهای بلاکچین» ارزهای ملی توکنشده را به هم متصل میکنند. این سیستم کارآمدتر و سریعتر خواهد بود، اما همزمان نظارتشدهتر و کنترلشدهتر نیز هست. برای شهروندان، چالش اصلی در سالهای آینده، حفظ تعادل بین راحتی استفاده از این ارزهای دولتی و حفظ حریم خصوصی مالی خود خواهد بود. شاید به همین دلیل است که تقاضا برای خرید ارز دیجیتال غیرمتمرکز، همزمان با رشد ارزهای دولتی، همچنان افزایش مییابد.
در حالی که استیبلکوینها تلاش میکنند دلار را به دنیای کریپتو بیاورند، CBDCها تلاش میکنند قدرت دولت را به دنیای دیجیتال گسترش دهند. یکی به دنبال آزادی مالی بیشتر است و دیگری به دنبال کنترل و کارایی بیشتر.
پیشنهاد مطالعه: