با اینکه همیشه درباره Web3 و آینده غیرمتمرکز حرف میزنیم اما واقعیت این است که هنوز وارد زندگی روزمره مردم نشده است. اکثریت افراد حتی یکبار هم کیفپول نصب نکردهاند، تراکنش انجام ندادهاند و از نزدیک با بلاکچین کار نکردهاند. دلیلش هم فقط پیچیدگی تکنولوژی نیست؛ تجربه کاربری ضعیف، ترس از گمکردن دارایی، قوانین نامشخص، نبود اعتماد و اینکه همهچیز هنوز زیادی تخصصی و ناآشناست، باعث شده Web3 نتواند مثل شبکههای اجتماعی یا اپهای بانکی بین همه جا باز کند.
در این مقاله دقیقا میخواهیم همین موانع واقعی را با مثالهای ساده توضیح دهیم تا روشن شود چرا Web3 با وجود تمام هیاهوها، هنوز به جریان اصلی زندگی مردم نرسیده است.
آنچه باید بدانید:
- تجربه کاربری در Web3 هنوز پیچیده است و کاربران عادی با مفاهیمی مثل کیفپول، کلید خصوصی و امضای تراکنش راحت نیستند.
- ترس از گمکردن داراییها بهدلیل نبود امکان بازیابی رمز خصوصی باعث کاهش اعتماد کاربران تازهوارد شده است.
- بسیاری از پروژههای Web3 هنوز یک مشکل واقعی و روزمره را حل نمیکنند و بیشتر روی توکنسازی و وعدههای مبهم تمرکز دارند.
- چارچوبهای قانونی نامشخص باعث شده کاربران و کسبوکارها نسبت به ریسکهای حقوقی محتاط باشند.
- سرعت و هزینه تراکنشها در بسیاری از شبکهها پایدار نیست و تجربه استفاده را برای کاربر معمولی دشوار میکند.
- نبود محتوای آموزشی ساده و کاربردی باعث شده Web3 برای افراد عادی و کمی دور از تکنولوژی نامفهوم باقی بماند.
- اعتماد عمومی به دلیل هکها، پروژههای تقلبی و ضررهای گسترده سرمایهگذاران در سالهای گذشته آسیب دیده است.
منظور از پروژه web3 دقیقا چیست؟
درک مفهوم پروژههای Web3 زمانی آسانتر میشود که ابتدا بدانیم Web2 چیست. Web2 همان اینترنتی است که امروز اکثر ما از آن استفاده میکنیم؛ جایی که همهچیز در اختیار شرکتهای بزرگ است. وقتی در شبکههای اجتماعی حساب میسازیم، وقتی فایلها را روی یک سرویس ابری ذخیره میکنیم یا وقتی با یک اپلیکیشن بانکی کار میکنیم، تمام اطلاعات ما روی سرورهای یک شرکت نگهداری میشود و همان شرکت تصمیم میگیرد چه دادهای ذخیره شود، چه کسی به آن دسترسی داشته باشد و حتی چه زمانی حساب یک کاربر مسدود شود. نمونه ساده آن اینستاگرام است؛ اگر اینستاگرام تصمیم بگیرد حساب شما را ببندد، هیچ راهی برای بازگرداندن آن بدون تأیید شرکت وجود ندارد.
Web3 تلاش میکند این وابستگی را تغییر دهد. در Web3 اطلاعات و داراییهای کاربران روی بلاکچین و شبکهای غیرمتمرکز ذخیره میشود. یعنی هیچ نهاد واحدی مالک دادهها نیست و هیچ کس نمیتواند یکطرفه دسترسی کاربران را محدود کند. در این مدل، کاربر با یک کیفپول دیجیتال وارد سرویسها میشود و خودش کنترل کلیدها و دارایی را در اختیار دارد. یک مثال واضح، صرافیهای غیرمتمرکز هستند؛ در این پلتفرمها کاربر بدون ثبتنام و بدون انتقال دارایی به یک شرکت، میتواند بهصورت مستقیم از کیفپول خود معامله انجام دهد و هیچ فرد یا سازمانی امکان مسدود کردن حساب او را ندارد.
چرا پروژههای وب3 هنوز آنطور که انتظار میرفت وارد زندگی روز مره مردم نشدهاند؟
اینکه پروژههای Web3 هنوز وارد زندگی روزمره مردم نشدهاند چندان عجیب نیست؛ چون این فناوری هنوز در مرحله بلوغ قرار دارد و بیشتر زیرساختها، تجربه کاربری و قوانین لازم بهطور کامل شکل نگرفتهاند. Web3 قرار است اینترنت را متحول کند اما رسیدن یک فناوری جدید به استفاده عمومی همیشه زمانبر است. از نبود تجربه کاربری ساده گرفته تا مشکلات قانونی و بیاعتمادی کاربران، همه اینها باعث شده Web3 فعلا بیشتر در دایره علاقهمندان تکنولوژی و سرمایهگذاران فعال باشد.
در ادامه هر یک از این دلایل را دقیقتر بررسی میکنیم تا بهتر ببینیم چرا هنوز Web3 به جریان اصلی تبدیل نشده است.
پیشنهاد مطالعه:
صرافی غیرمتمرکز یا DEX چیست؟
پیچیدگی تکنیکال و تجربه کاربری ضعیف
کی از مهمترین دلایلی که پروژههای Web3 هنوز نتوانستهاند محبوبیت گسترده پیدا کنند، پیچیدگی بالای آنها برای کاربران عادی است. بیشتر افراد عادی انتظار دارند یک سرویس اینترنتی بدون دردسر کار کند؛ وارد شوند، یک دکمه بزنند و کارشان انجام شود. اما در Web3 همهچیز متفاوت است. کاربران باید با مفاهیمی مثل کیف پول، کلید خصوصی، امضای تراکنش و هزینه گس آشنا باشند؛ مفاهیمی که برای بسیاری حتی قابل درک نیستند. همین پیچیدگی باعث شده مشکلات Web3 از همان مرحله ورود شروع شود و بخش بزرگی از مردم ترجیح دهند اصلا وارد این فضا نشوند.
برای مثال، اگر کسی بخواهد یک NFT بخرد یا از یک dApp ساده استفاده کند، معمولا باید چند مرحله مختلف را پشت سر بگذارد: ساخت کیف پول، انتقال دارایی، امضای چند تراکنش، پرداخت کارمزدهای متفاوت و روبهرو شدن با اصطلاحاتی که از نظر او هیچ معنای مشخصی ندارند. یک کاربر معمولی که به استفاده آسان از اپلیکیشنهای بانکی یا پیامرسانها عادت کرده، با دیدن این همه مرحله گیج میشود و احساس میکند وب3 برای او ساخته نشده است. همین تجربه کاربری ضعیف، یکی از بزرگترین موانع پذیرش گسترده Web3 محسوب میشود.
مشکلات قانونی و نظارتی
یکی از موانع اصلی در مسیر پذیرش Web3، نبود قوانین شفاف و سازگار میان کشورها است. پروژههای Web3 برای اینکه بتوانند وارد جریان اصلی شوند، نیاز دارند کاربران و شرکتها احساس امنیت حقوقی داشته باشند؛ اما واقعیت این است که قوانین مربوط به بلاکچین، داراییهای دیجیتال و حریم خصوصی در هر کشور متفاوت است و همین موضوع باعث میشود کسبوکارها از ورود جدی به این فضا تردید داشته باشند. کاربران هم نگران هستند که استفاده از یک سرویس Web3 ممکن است در کشورشان محدود یا حتی غیرقانونی شود.
برای مثال، بسیاری از شرکتهای بینالمللی به دلیل ترس از تحریمها یا نبود چارچوب قانونی مشخص، از ارائه خدمات Web3 به کاربران برخی کشورها خودداری میکنند. این باعث میشود بخشی از کاربران نتوانند آزادانه از سرویسها استفاده کنند و تجربهشان از Web3 از همان ابتدا با محدودیت همراه باشد. نتیجه این وضعیت روشن است: وقتی قوانین واضح نباشند، هم کاربران و هم شرکتها محتاط میشوند و روند پذیرش Web3 کند خواهد شد.
نقدینگی کم و جریان سرمایه محدود
در بسیاری از پروژههای Web3 هنوز حجم سرمایه در گردش آنقدر کم است که کوچکترین خرید یا فروش میتواند قیمت را بهطور شدید جابهجا کند. این یعنی بازار عمق کافی ندارد و ورود یک کاربر معمولی هم میتواند با ریسک بالا همراه باشد، چون ممکن است داراییاش در چند دقیقه چندین درصد نوسان کند. وقتی نقدینگی کم باشد، کاربران احساس امنیت مالی نمیکنند و طبیعتاً سرعت پذیرش Web3 هم پایین میماند.
برای مثال، در سال گذشته برخی توکنهای تازهوارد مثل پروژههای GameFi یا میمکوینهای کوچک، حتی با یک سفارش ۵۰ هزار دلاری دچار سقوط ناگهانی شدند؛ چون خریدار یا فروشنده بزرگ بعدی در بازار وجود نداشت. کاربری که چنین تجربهای داشته باشد، طبیعی است که برای ورود دوباره به Web3 احتیاط کند. این نوسانهای غیرعادی دقیقا همان چیزی است که باعث میشود کاربران معمولی ترجیح بدهند سراغ سیستمهای آشنا و پایدارتر بروند.
پیشنهاد مطالعه:
محبوب ترین رمزارزهای ترند کداماند؟
ترس و عدم اعتماد کاربران
ترس و بیاعتمادی یکی از مهمترین دلایلی است که باعث شده پذیرش Web3 بهصورت گسترده شکل نگیرد. کاربران معمولی وقتی میبینند مسئولیت همهچیز از نگهداری دارایی تا مدیریت کلید خصوصی کاملا بر دوش خودشان است، طبیعی است که احساس ناامنی کنند. از طرف دیگر، سابقه پروژههای شکستخورده یا هکشده باعث شده کاربران به هر پروژه جدیدی با بدبینی نگاه کنند.
در ادامه، مهمترین ترسهای کاربران را همراه با مثال واقعی توضیح میدهیم.
- ترس از هک و سرقت داراییها
در Web3 اگر کلید خصوصی گم یا هک شود، دارایی برای همیشه از دست میرود. برای مثال، در هک معروف Ronin Network بیش از ۶۰۰ میلیون دلار به سرقت رفت. این حادثه باعث شد هزاران کاربر اعتمادشان را نسبت به امنیت پروژههای Web3 از دست بدهند. - نداشتن یک مرجع قابل اعتماد یا پشتیبانی انسانی
کاربران Web2 عادت دارند اگر مشکلی پیش آمد، پشتیبانی تماس بگیرند و مشکلشان حل شود. اما در Web3 هیچ مرکز پاسخگویی وجود ندارد. نمونه واقعی آن زمانی بود که کاربران پلتفرم Luna پس از سقوط پروژه نمیدانستند به چه نهادی شکایت کنند، چون هیچ شرکت مرکزی مسئول نبود. - تجربههای تلخ و پروژههایی که با وعدههای بزرگ شکست خوردند
بسیاری از افراد به خاطر پروژههایی که وعده سودهای نجومی میدادند وارد Web3 شدند، اما پروژهها خیلی زود از هم پاشیدند. مثال واقعی: پروژه Squid Game Token در سال ۲۰۲۱ که قیمتش در چند دقیقه از هزاران دلار به تقریبا صفر سقوط کرد و توسعهدهندگان ناپدید شدند. این اتفاق باعث شد اعتماد عمومی به Web3 ضربه جدی بخورد.
این ترسها در مجموع تصویری از Web3 ساختهاند که برای کاربر عادی، پرریسک، گیجکننده و غیرقابل اعتماد است؛ و همین موضوع یکی از بزرگترین موانع پذیرش گسترده Web3 محسوب میشود.
پیشنهاد مطالعه:
تریدینگ ویو چیست؟
پذیرش محدود توسط کاربران و کسب و کارها
پذیرش Web3 هنوز بسیار محدود است و این دقیقا یکی از دلایلی است که پروژههای Web3 نمیتوانند وارد جریان اصلی شوند. کاربران عادی هنوز با پرداختهای مبتنی بر بلاکچین، نگهداری کیف پول و مدیریت کلید خصوصی راحت نیستند. از طرف دیگر، فروشگاهها، برندها و کسبوکارهای سنتی هم معمولا تمایلی به پذیرش Web3 ندارند، چون نیازمند زیرساخت، آموزش کارکنان و تغییر در مدل کاری آنهاست.
مشکل اصلی این است که بین اکوسیستم Web3 و زندگی روزمره کاربران یک شکاف واقعی وجود دارد. مردم برای خرید روزانه، پرداخت قبض، سفارش غذا یا انجام کارهای ساده اینترنتی هنوز هیچ نیازی به Web3 احساس نمیکنند. به همین دلیل، حتی اگر پروژههای Web3 جذاب باشند، نبودِ کاربردهای ملموس و قابل استفاده در زندگی روزمره باعث شده پذیرش Web3 بسیار کند پیش برود.
چه فرصتها و راه حلهایی برای توسعه Web3 وجود دارد؟
یکی از مهمترین فرصتها برای رشد Web3 این است که تجربه کاربری سادهتر شود. امروز بزرگترین مانع کاربران تازهکار، همین UX پیچیده در Web3 است؛ از ساخت کیف پول گرفته تا پرداخت کارمزدها و استفاده از DAppها، همه چیز برای یک فرد معمولی سخت و گیجکننده است. اگر پروژهها بتوانند UX در Web3 را شبیه اپلیکیشنهای عادی (مثل اینستاگرام یا اسنپ) کنند، ورود کاربران بسیار بیشتر میشود.
یکی دیگر از فرصتهای مهم Web3 این است که ابزارهای آموزشی بهتر ساخته شود؛ ابزارهایی که قدمبهقدم به کاربر نشان بدهند چطور کیف پول بسازد، چطور تراکنش انجام دهد و چطور از پروژهها استفاده کند. همچنین اگر هزینهها و سرعت استفاده از Web3 کمتر و سریعتر شود (مثلا تراکنشها معطل نمانند یا کارمزدها بالا نباشد)، مردم احساس راحتی بیشتری خواهند داشت.
جمعبندی
به عنوان جمعبندی میتوانیم بگوییم که Web3 هنوز به خاطر پیچیدگی، نبود قوانین روشن و فاصله زیاد با نیازهای روزمره مردم نتوانسته به جریان اصلی وارد شود اما مسیر رشد آن بسته نیست و هر سال ابزارها و تجربه کاربری بهتری ارائه میشود. یک نکته مهم این است که بزرگترین ضعف بسیاری از پروژههای Web3 این است که مشکل واقعی مردم را حل نمیکنند؛ یعنی محصول میسازند قبل از آنکه بدانند کاربر دقیقا چه نیازی دارد. اگر پروژههای Web3 یاد بگیرند ابتدا نیاز واقعی کاربر عادی را بشناسند، شانس پذیرش آنها چند برابر خواهد شد.
